Middle Class

ˈmɪdl̩ˈklæs ˈmɪdl̩klɑːs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun phrase adjective
طبقه متوسط، طبقه ما بین اشراف و طبقه پایین

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- Her mother was of nobility and her father was from the middle class.
- مادرش از اعیان و پدرش از طبقه‌ی متوسط بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد middle class

  1. noun common people
    Synonyms: bourgeois, bourgeoisie, burgherdom, educated class, hoi polloi, Middle America, middle-income group, middle order, ordinary people, plain folks, proletariat, working class

ارجاع به لغت middle class

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «middle class» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/middle class

لغات نزدیک middle class

پیشنهاد بهبود معانی